قشنگترین متنی که تا حالا خوندم،بخون قشنگه

قشنگترین متنی که تا حالا خوندم،بخون قشنگه
درکنارتو


قشنگترین متنی که تا حالا خوندم،بخون قشنگه

آتش و آب و آبرو با هم.
هر سه گشتند در سفر همراه.

عهد کردند، هر يکى گم شد. 
با نشانى ز خود شود پيدا. 

گفت آتش به هر کجا دود است. 
ميتوان يافتن مرا آنجا. 

آب گفتا نشان من پيداست. 
هر کجا باغ هست و سبزه بيا. 

آبرو رفت و گوشه اى بگرفت. 
گريه سر داد گريه اى جانکاه. 

آتش آن حال ديد و حيران شد. 
آب در لرزه شد ز سر تا پا. 

گفتش آتش که گريه ى تو ز چيست؟
آب گفتا بگو نشانه چو ما

آبرو لحظه اى به خويش آمد
ديدگان پاک کرد و کرد نگاه

گفت محکم مرا نگه داريد
گر شوم گُم نميشوم  پيدا
                                                   

تعداد بازید: 1336     تاریخ ثبت: 1394/08/27

پیشنهاد ما به شما